English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6540 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exserted U بیرون امده
saleintiant U بیرون امده
saleint U بیرون امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
flanges U لبه بیرون امده چرخ
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
flange U لبه بیرون امده چرخ
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
flanges U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
flange U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
to turn out U بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
hemstitch U رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout U بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
splendidly U پرزرق وبرق
lustrous U پرزرق وبرق
firelight U رعد وبرق
glitziest U پر زرق وبرق
glitzy U پر زرق وبرق
thunder storm U رعد وبرق
flamboyance U زرق وبرق
clinquant U پرزرق وبرق
splendid U پرزرق وبرق
luster U زرق وبرق
gaily U پر زرق وبرق
gorgeously U بازرق وبرق
lustre U زرق وبرق
glitzier U پر زرق وبرق
shininess U زرق وبرق
showiness U زرق وبرق
flamboyancy U زرق وبرق
sheeny U پر زرق وبرق
trumpery U زرق وبرق دار
tawdrier U زرق وبرق دار
schiller U زرق وبرق یا شب تابی
showy U زرق وبرق دار
lackluster U بدون زرق وبرق
messaline U زرق وبرق دار
high sounding U پر زرق وبرق وتوخالی
high-sounding U پر زرق وبرق وتوخالی
gaudy U زرق وبرق دار
gorgeous U زرق وبرق دار
tawdriest U زرق وبرق دار
brandish U زرق وبرق دادن
brandished U زرق وبرق دادن
brandishes U زرق وبرق دادن
tawdry U زرق وبرق دار
brandishing U زرق وبرق دادن
splendors U شکوه وجلال زرق وبرق
splendour U شکوه وجلال زرق وبرق
spangle U هر چیز زرق وبرق دار
meretricious U زرق وبرق دار وبد
spangles U هر چیز زرق وبرق دار
splendor U شکوه وجلال زرق وبرق
swashbuckle U لباس پرزرق وبرق پوشیدن
splendours U شکوه وجلال زرق وبرق
The water and electricity have been cut off our conversation , the U آب وبرق ما قطع شده است
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
louder U زرق وبرق دار پرجلوه
bedizen U زرق وبرق دار کردن
loud U زرق وبرق دار پرجلوه
loudest U زرق وبرق دار پرجلوه
fulminates U رعد وبرق زدن غریدن
fulminate U رعد وبرق زدن غریدن
fulminated U رعد وبرق زدن غریدن
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
ejects U بیرون راندن بیرون انداختن
eject U بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting U بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
ejected U بیرون راندن بیرون انداختن
foofaraw U ریزه کاری پر زرق وبرق ناراحتی
tinsel U زرق وبرق دار پولک زدن
loury U دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
schiller U تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
lowery U دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
flamboyant U زرق وبرق دار وابسته به مکتب معماری گوتیگ
swashbuckler U ادم دعوایی وپر هیاهو وغره دارای زرق وبرق
gibbous U بر امده
incoming U امده
who came? U که امده
ridgy U بر امده
fordone U از پا در امده
who came? U کی امده
thunderhead U توده ابری که حاشیه اش سفیداست وقبل از رعد وبرق دراسمان فاهر میشود
get U بدست امده
worker U ازکار در امده
impassionate U به جنبش امده
getting U بدست امده
left over U زیاد امده
projective U جلو امده
leavened bread U نان ور امده
in- U :رسیده امده
new come U تازه امده
protrusile U جلو امده
protractive U جلو امده
aggregate U جمع امده
aggregates U جمع امده
prognathous U پیش امده
prognathic U پیش امده
peregrin or rine U از خارجه امده
overdue U دیر امده
enthetic U ازبیرون امده
exopathic U ازبیرون امده
protrusive U جلو امده
red-hot U تاب امده
red hot U تاب امده
protrudent U جلو امده
jutting U پیش امده
in U :رسیده امده
jambs U تیربیرون امده
jamb U تیربیرون امده
exserted U پیش امده
gets U بدست امده
underhung U پیش امده
worked up U ازکار در امده
landed U فرود امده
unbred U بدببار امده
overshot U پیش امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
take steps U اقدامات بعمل امده
bay windows U پنجره پیش امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
ecstatically U بوجد امده نشئهای
neoteric U تازه بدنیا امده
inchoate U تازه بوجود امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
cantilever U تیر پیش امده
bay window U پنجره پیش امده
you might have come U باید امده باشید
apogean U از زمین بالا امده
unhandy U مشکل بدست امده
self born U از خود بوجود امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
prognathic U دارای ارواره پیش امده
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
bow window U پنجره پیش امده کمانی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money U پول سخت بدست امده
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
lug U هر عضو جلو امده چیزی
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
vizor U لبه پیش امده کلاه
to t. to account U زیر account امده است
visor U لبه پیش امده کلاه
visors U لبه پیش امده کلاه
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
air landed U فرود امده از راه هوا
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
prognathous U دارای ارواره پیش امده
to run short U زیر short امده است
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
off one's hands U بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
Recent search history Forum search
1wife is life life is knife knife kill the life
1usually i moved much faster_ask the other girls that i'd been out with.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com